• سه شنبه 4 دی 03


اشعار شهادت حضرت رقیه(س) -( مگه یادم میره توو دنیا هیچی کم نداشتم )

4586
7

مگه یادم میره موی منو میزدی شونه
مگه یادم میره توو بغلت بودم شبونه

مگه یادم میره موی بلندیو که داشتم
مگه یادم میره توو دنیا هیچی کم نداشتم

مگه یادم میره من بهترین لباس تنم بود
مگه یادم میره چشم تو به خندیدنم بود

بابا یادت میاد که عمه جون چادر سرم کرد
بابا یادت میاد گوشواره گوش خواهرم کرد

بابا یادت میاد گفتی باید هر شب ببوسی م
بابا یادت میاد از آرزوهای عروسی م

حالا بابا ببین موی سرم سوخته کجایی 
حالا بابا ببین که چادرم سوخته کجایی

حالا بابا ببین رخت و لباس پاره دارم
حالا بابا ببین که گوش بی گوشواره دارم

مگه یادم میره زجر اومد و حرفای بد زد
مگه یادم میره اون شب بهم چندتا لگد زد 

مگه یادم میره از من گرفت عروسکامو
مگه یادم میره توو تشت زر سر بابامو

مگه یادم میره با خنجرش همه رو ترسوند
مگه یادم میره...

اجرا شده توسط کربلایی محمد جواد پرچمی در شب سوم محرم

  • جمعه
  • 5
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران