یک نفر از یکطرف دارد سرش را میکشد
یک نفر از یکطرف هم پیکرش را میکشد
دستباف فاطمه را دسترشته میکند
بسکه نیزه یادگار مادرش را میکشد
دستهای ساربان هم عاقبت خالی نماند
دارد از دست حسین انگشترش را میکشد
بوسه زینب به حنجر کار را دشوار کرد
شمر خیلی روی حنجر خنجرش را میکشد
آه دارد پای دشمن می رسد بین حرم
شمر دارد سمت خیمه لشگرش را میکشد
گرچه میبیند رقیه خیمه میسوزد ولی
خارج از این خیمه دشمن معجرش را میکشد
شاعر : آرش براری
- جمعه
- 26
- آبان
- 1396
- ساعت
- 20:20
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
آرش براری
ارسال دیدگاه