• شنبه 8 اردیبهشت 03


متن شعر شهادت حضرت رقیه (س) -( جانم، ای طفلکِ زار و صغیر )

1099
1

جانم، ای طفلکِ زار و صغیر
جانم، ای زخمِ تن از تیغ و تیر
جانم، گشتی گرفتار و اسیر

آهِ جانسوزِت به گوشِ پِدَر آمد، ای سه ساله دخترِ من (۲)
دخترم اشکِ من از آهَت در آمد، ای تو یاسِ پرپرِ من (۲)

بابا، بر دست و پایِ تو طناب
بابا، زخمِ تو بی حدّ و حساب
بابا، جان داده ای کنجِ خراب
 
ای وا، إِذَا النُّجُومُ نْکَدَرَتْ
ای وا، إِذَا الْجِبَالُ سُیِّرَتْ
ای وا، بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ

***************

خیز و بین بابا به شوقِ دختر آمد، دخترِ بی معجرِ من (۲)
بین پِدَر چون پا ندارد با سر آمد، خفته صحرا پیکرِ من (۲)

جانم، ای لاله ی چنگِ بلا
جانم، دیگر نزن تو دست و پا
جانم، آتش فکندی در سما

ای وا، إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ
ای وا، إِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ
ای وا، بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ

***************

اشک ریزان، سینه سوزان، دیده گریان، دل غمین و مو پریشان (۲)
مثلِ مرغی پر شکسته، پای بسته، چنگِ گرگان، رفتی جولان (۲)

بابا، پا شو غمِ هجران بگو
بابا، از آتشِ دامان بگو
بابا، از خیمه ی سوزان بگو

ای وا، إِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ
ای وا، اِذَ الْوُحُوشُ حُشِرَتْ
ای وا، بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ

***************

مویِ تو رنگین شد از خونِ گلویم، ای گلِ من، بلبل
من (۲)
غنچه ام پرپر شدی در پیشِ رویم، ای گلِ من، بلبلِ من (۲)

بابا، ای مرغکم  پرپر نزن
بابا، بر صورت و بر سر نزن
بابا، قلبِ مرا خنجر نزن

ای وا، إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ
ای وا، إِذَا السَّمَاءُ کُشِطَتْ
ای وا، بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ

***************

بعدِ من بابا چه آمد بر سرِ تو، آه و ویلا، آه و ویلا (۲)
با غضب معجر کشیدند از سرِ تو، آه و ویلا، آه و ویلا (۲)

بابا، سه ساله ی شهیده ام
بابا، جور و بلا کشیده ام
بابا، در خاک و خون تپیده ام

ای وا، إِذَا الْجَحِیمُ سُعِّرَتْ
ای وا، إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ
ای وا، بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ

***************

دیدم افتادی به مثلِ بچه آهو دامِ دشمن، وا مصیبت، وا مصیبت
می دَواند با خیزران هر سو تو را با آه و شیون، وا مصیبت، وا مصیبت
هر کجایِ تو نشانِ زخمِ سیلی، وا مصیبت، وا مصیبت
رویِ ماهت همچو مادر گشته نیلی، وا مصیبت، وا مصیبت

جانم، خیز و ببوسم من لبات
جانم، گوشواره آوردم برات
جانم، خلخال ببندم بر دو پات

ای وا، إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ
ای وا، إِذَا السَّمَاءُ كُشِطَتْ
ای وا، بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ

***************

بس که جولان رفته ای با تازیانه، تو به مثلِ مادرِ من (۲)
صد کبودی بر تنت داری نشانه، ای تو یاسِ پرپرِ  من (۲)

جانم، ای بلبلِ افسرده ام
جانم، ای لاله ی پژمرده ام
جانم، خیز و که آب آورده ام

ای وا، ِاذَا الجَحيمُ سُعِرَت
ای وا، اِذَا السَّماءُ كُشِطَت
ای وا، بِاَىِ ذَنبِِ قُتِلَت
 
***************

بعدِ من بابا زمین نا مهربان شد، من فدایِ ناله هایت (۲)
عمه ات زینب اسیر کوفیان شد، من فدایِ سوزِ آهت (۲)

دختر، بر خیز و بابا آمده
دختر، آرامِ دلها آمده
دختر، دارویِ غمها آمده

ای وا، إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ
ای وا، إِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ
ای وا، بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ

بابا، داغِ تو پشتم را شکست
بابا، آهِ تو بر جانم نشست
بابا، لعنِ تو بر این قومِ پست

 

شاعر : هستی محرابی

  • شنبه
  • 11
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 11:5
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران