بند1:
سالار زینب یه نگاهی به دلم کن
سالار زینب غمای دلم رو کم کن
چیشد که امسال منو دعوتم نکردی
بیا و بازم منو راهی حرم کن
فکر نمیکردم یه روزی اسم منو خط بزنی آقا
فکر نمیکردم که همه برن ولی من بمونم تنها
باشه قبوله که بدم،ولی بازم آبرو داری کن
کل رفیقام اومدن،برامنم آقا یه کاری کن
بیا دستمو بگیر
یه نگاه به این فقیر
اصلا هرچی تو بگی به رو چِشَمْ
دوری از تو سختمه
دل من پر از غمه
ببرم حرم شاید درست بِشَمْ
آقام آقام یاحسین...
بند2:
چشاتو واکن تو حرم منو دعا کن
یه بار به جا من اقا رو بلند صدا کن
تو قتلگاه یا توی بین الحرمینش
به یاد من باش و یه روضه ای به پا کن
حرم رسیدی یه سلام،بده به نیت ما دلتنگا
حرم رسیدی بگو چندتا رفیقام جاموندن ای اقا
از توی بین الحرمین،برو تو صحن ِحرم عباس
بگو رفیقم خیلی دلتنگ حریم حضرت سقاس
دلم اروم میشه با
عکس گنبد طلا
که تو میگیری از اونجا واسه من
دیگه طاقت ندارم
سر رو تربت میذارم
از حال و هواش برام حرفی بزن
اقام اقام یاحسین..
شاعر : حسین روشنازاده
- چهارشنبه
- 15
- آذر
- 1396
- ساعت
- 16:28
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
حسین روشنازاده
ارسال دیدگاه