روزگارم بگذرد همپای باد
عمر ما را هیچ آرامش نداد
هر چه دنبالش دویدم گم شدم
نیست دیگر زندگی وفقِ مراد
گر حکیمی طالبِ دنیا مباش
آدمی را گم کند مالِ زیاد
ای که دل بستی به دنیا سالها
می روی پس کی به دنبالِ معاد!؟
تا توانی مهربانی کن به خلق
مهربانی کی رَود روزی ز یاد
آرزوی خویش را گم کرده ای
ای که کردی تو به دنیا اعتماد
ای که بستی دل به این و دل به آن
ناگهانی عمرِ خود دادی به باد
شاعر : هستی محرابی
- یکشنبه
- 19
- آذر
- 1396
- ساعت
- 9:19
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
هستی محرابی
ارسال دیدگاه