ای مدینه یاس باغ خانهام كو؟
یاور من گرمی كاشانهام كو؟
دست من در كوچه بستی
شاخهی یاسم شكستی
بر تماشایم نشستی
یار و یاور فاطمه ـ یاسِ پرپر فاطمه (۲)
دیدهام در حالِ غسل او شبانه
جای میخ و جای سیلی، تازیانه
غسلِ جسمش میدهم او را شبانه
كُشته من را نالههای كودكانه
بارالها یاورم كو؟
دیدهام نیلی شده رو
دست من خورده به پهلو
یار و یاور فاطمه ـ یاسِ پرپر فاطمه (۲)
یار من با رفتنش پیرم نموده
از مدینه تا ابد سیرم نموده
ای مدینه من دگر زهرا ندارم
از فراقش سر به چاهِ غم گذارم
غصه در جانم نهان بود
یاسِ من خیلی جوان بود
در جوانی قد كمان بود
یار و یاور فاطمه ـ یاسِ پرپر فاطمه (۲)
ای مدینه دیدی آخر ناله كردم
نالهها بر یارِ هجده ساله كردم
ای مدینه آمدی با دشمنانم
بردی آخر فاطمه یارِ جوانم
وای از این دور و زمانه
بسترش در بین خانه
كرده اشكم را روانه
یار و یاور فاطمه ـ یاسِ پرپر فاطمه (۲)
- سه شنبه
- 3
- بهمن
- 1396
- ساعت
- 22:42
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه