دلِ مهدی عزادارِ مدینه ست
دو چشمانش گرفتارِ مدینه ست
دلش سوزد به حال زار مادر
كه مادرِ عشقِ بیمارِ مدینه ست
دل مهدی هزاران درد دارد
ولی نیمی از آن كارِ مدینه ست
بنالد از غم هجران مادر
كه دفنش در شبِ تارِ مدینه ست
گهی بر غربت بابا بگرید
گهی گریان دلدارِ مدینه ست
گهی آهی كشد با ذكر زهرا
دلیلش درد و آزارِ مدینه ست
گهی در كوچهها در كُنجِ دیوار
به فكرِ روزِ غمبارِ مدینه ست
كنار بستر مادر نشیند
خودش هر شب پرستارِ مدینه ست
- پنج شنبه
- 5
- بهمن
- 1396
- ساعت
- 10:5
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه