مدارا
کمی آهسته تر ای در، مدارا
که پشت در رسیده باز زهرا
چرا ای در نداری رحم هرگز
شده روی سرم ویرانه دنیا
با سر افتاد
دری از جا درآمد، مادر افتاد
به روی خاک کوچه با سر افتاد
علی را با طنابی می کشیدند
به پیش چشم زهرا، حیدرافتاد
سائل
هر کس به در خانه ی تو سائل شد
آنگاه به درگاه خدا نائل شد
هر کس ز تو دور است نمی داند که
خود بین خودش تا به خدا حائل شد
- جمعه
- 6
- بهمن
- 1396
- ساعت
- 23:43
- نوشته شده توسط
- وحید ولوی
- شاعر:
-
وحید ولوی
ارسال دیدگاه