• دوشنبه 3 دی 03


اشعار شهادت امیرالمومنین(ع)،(باز امشب منادی کوفه)

6116
8

باز امشب منادی کوفه

از امامی غریب می خواند

گوشه خانه دختری تنها

دارد اَمن یجیب می خواند

 

***

مثل اینکه دوباره مثل قدیم

چشمِ از خون دل تری دارد

این پرستار نازنین گویا

باز بیمار بستری دارد

***

چادر پُر غبار مادر را

سرسجاده برسرش کرده

بین سر درد امشب بابا

یاد سر درد مادرش کرده

***

آه در آه؛ چشمه در چشمه

متعجب زبان گرفته، پدر!

خار درچشم و استخوان به گلو!

درگلوم اُستخوان گرفته پدر

***

آه بابا به چهره ات اصلاً

زخم ودرد و وَرم نمی آید

چه کنم من شکاف زخم سرت

هرچه کردم به هم نمی آید

***

باز سر درد داری و حالا

علت درد پیکرم شده ای

ماه «اَبرو شکسته»! بابا جان!

چه قَدَر شکل مادرم شده ای

***

سرخ شد باز از سر این زخم

جامه ی تازه ی تنت بابا

مو به مو هم به مادرم رفته

نحوه ی راه رفتنت بابا

***

پاشو از جا کرامت کوفه!

آنکه خرما به دوش می بردی

زود در شهر کوفه می پیچد

که شما باز هم زمین خوردی

***

دیشب از داغ تا سحر بابا

خواب دیدم، وَ گریه ها کردم

اَز همان بُغچه ای که مادر داد

کَفنی باز دست و پا کردم

***

کودکانی که نانشان دادی

روزگاری بزرگ می گردند

می نویسند نامه اَمّا بعد

بی وفا مثل گرگ می گردند

***

یا زمین دار گشته و آن روز

همه افراد، خیزران کارند

یا که آهنگری شده آنجا

تیرهای سه شعبه می آرند

***

وای از مردمان بی احساس

دردهای بدون اندازه

وای از آن سوارکاران و

نعل اسبی که می شود تازه

***

وای از دست های نامَحرم

آتش و دود و چادر و دامان

وای از کوچه ي یهودی ها

سنگ باران قاری قرآن

علی زمانیان

 

 

 

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:39
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



عمران حامی

تشکر
انشاا... بحق فرق شکافته امیرالمومنین خداوند این نوکری را از شما قبول کند.به نظر بنده این شعر یک عنایت بوده که به شما منتصب شده .در این شبهای عزیز قدردان این عنایات باشید.
التماس دعا-خادم الحسین

پنج شنبه 19 مرداد 1391ساعت : 16:51

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران