زمزمه فاطمیه(سبک ایران)
زهرا....
مرو مرو زخانه یارم
تویی همه باغ و بهارم
خانه بدون تو خزونه
بنما نظر به حال زارم
آقا.....
بخاطرت قدم خمیده
چشم فلک چون من ندیده
در کوچه تا زمین فتادم
دیدم مغیره هم رسیده
زهرا.....
با اینکه من مرد نبردم
گریانم از بهر تو هر دم
دست مرا بستند از پشت
شرمندهام کاری نکردم
آقا.....
در خانه شد شکسته بالم
بنما نظر یکدم به حالم
جان تو و جان حسینم
من میروم بنما حلالم
زهرا.....
در راه من شدی فدایی
مگو مگو تو از جدایی
بعد تو من چه چاره سازم
بااین غریب کربلایی
آقا....
از سوی من بنما سلامش
شبها رسان آبی به کامش
گر تشنه لب جان میسپرد
دین جاودان ماند ز نامش
زهرا....
قرار ما کرببلا شد
در مقتل این سرجدا شد
با گریه و اشک شبانه
سری به روی نیزههاشد
- جمعه
- 27
- بهمن
- 1396
- ساعت
- 15:8
- نوشته شده توسط
- م مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه