• دوشنبه 3 دی 03

 مرتضی محمودپور

متن شعر توسل به امام زمان -(گر چه از دیده نهانی، من نمیدانم کجایی)

3693
3

توسل به امام زمان


گر چه از دیده نهانی، من نمیدانم کجایی


چهره گل شد خزانی، من نمیدانم کجایی


میشود آقا بیایی، تا شود عالم گلستان


ای که جان جان جانی، من نمیدانم کجایی


همچو ماهی پست ابری، چشم من بر آسمان است


ای  نگار آسمانی، من نمیدانم کجایی


شام تار من سیه شد، روشنی بخش شب من


روشنای کهکشانی، من نمیدانم کجایی


گوهر دریای جودی، مظهر غیب و شهودی


در صدف درّ گرانی، من نمیدانم کجایی


آخرین شمس ولایی، نور چشم مرتضایی


همچو دریا بیکرانی، من نمیدانم کجایی


باعث این طول غیبت، شد گناهانم، ببخشا


تو امام این زمانی، من نمی دانم کجایی


مکه ایی یا در منایی، مروه یا کرببلایی


عصرجمعه روضه‌خوانی، من نمیدانم کجایی


روضه‌ی سخت وداع و بوسه زینب به حنجر


زین مصیبت قد کمانی من نمیدانم کجایی


#مرتضی_محمودپور

  • جمعه
  • 4
  • اسفند
  • 1396
  • ساعت
  • 10:18
  • نوشته شده توسط
  • م مطلق

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران