بفرمائید یک جرعه غزل ناب
دارم برای بال خودم گریه میکنم
بالم شکست به حال خودم گریه میکنم
با این زبان چگونه کنم شکر نعمتت
بر این زبان لال خودم گریه میکنم
از بسکه حال معنویم، زیر و رو شدست
در هر سحر به حال خودم، گریه میکنم
راه نجات گفته شده اشک دیده است
یک گوشه در قبال خودم، گریه میکنم
کم کم غروب عمر، ز ره میرسد، عجب!!
من بهر این زوال خودم، گریه میکنم
عمرم گذشت و پخته نگردیدم ای دریغ
بر میوه های کال خودم گریه میکنم
طالع نویس، بخت مرا بد نوشته است
زین رو برای فال خودم گریه میکنم
- دوشنبه
- 13
- فروردین
- 1397
- ساعت
- 14:29
- نوشته شده توسط
- حاج مرتضی محمودپور
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه