تو گُلبنِ گُلزار مُصطفایی
تو هفتمین رهبر و مُقتدایی
تو نورچشم اهل وِلایی
از کار عالم گِره گشایی
باب الحوائج
موسی بن جعفر
***********
از لطف تو مهمان تو شدم من
شرمنده یِ احسان تو شدم من
غرقِ گناهم تویی پناهم
امشب زِ رحمت نما نگاهم
باب الحوائج
موسی بن جعفر
***********
بردرگهت آمده رو سیاهی
مولا نما بر سائلت نگاهی
در کُل عالم مولا امیری
آمده ام تا دستم بگیری
باب الحوائج
موسی بن جعفر
***********
امشب گدای شاه عالمینم
در آرزوی شهد کاظمینم
ما را زِ رحمت حاجت روا کن
تو کاظمینت قسمتِ ما کن
باب الحوائج
موسی بن جعفر
**********
امشب همه عالم عزا گرفته
از سوزِ داغ تو نوا گرفته
از سوز داغت ماتم به پا شد
در کاظمینت روزِ عزا شد
باب الحوائج
موسی بن جعفر
***********
راحت شدی از رنج و دردرد و غمها
روی دگر امشب بسوی زهرا
شیعه ز داغت در غم نشسته
در کاظمینت غم حجله بسته
باب الحوائج
موسی بن جعفر
***********
ای مُقتدا و ای امام اُمّت
در کُنج زندان دیده ای مصیبت
در حبس هارون ستم کشیدی
زخم زبان از عدو شنیدی
باب الحوائج
موسی بن جعفر
***********
بر فاطمه تو اقتدا نمودی
بر مرگ خود ، مولا دعا نمودی
آقا رسیده جان تو بر لب
گفتی ازاین حبس خَلّصنی یارب !
باب الحوائج
موسی بن جعفر
***********
در گوشه ی زندان چه بی بهانه
میزد تورا سِندی به تازیانه
با اشک و ناله ای گُلِ پر پر
افتاده بودی به یاد مادر
باب الحوائج
موسی بن جعفر
***********
زَهر ستم شرر زده به جانت
سوزانده است تا مغزِ استخوانت !
تو داده ای جان در کُنج زندان
رضا زِ داغت گردیده گریان
باب الحوائج
موسی بن جعفر
***********
از این همه ظلم و ستم ، دلت خون
گشتی شهید ، از ظلم و جورِ هارون
از حبس بیداد گشتی تو آزاد
جسمِ تو مانده بر جسر بغداد
باب الحوائج
موسی بن جعفر
***********
پیکر تو برروی دوش یاران
جسم حسین زیر سُمِ ستوران !!
شد پیکر تو تشیع جنازه
شد داغ جدت دوباره تازه
باب الحوائج
موسی بن جعفر
***********
تشیع جنازه گشته پیکر تو
بر نی ندیده دخترت سرِ تو !!
بر زخم زینب دشمن نمک زد
رقیه را از کینه کُتک زد
باب الحوائج
موسی بن جعفر
- پنج شنبه
- 16
- فروردین
- 1397
- ساعت
- 14:8
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه