یا سید العطشان ـ برادر زینب(۳)
* * *
مگه قرارمون نبود قرار زینب بمونی
تو این سفر تا آخرش کنار زینب بمونی
حسین برادرم بیا لحظه پرکشیدنه
هنوز لباس ماتمت تنه منه تنه منه
* * *
امید آخرم بیا آخرِ عمرِ زينبه
ذكرِ غریب یا حسین مرحم این تاب و تبه
هدیه ی من باشه داداش قد خم و موی سفید
نبودی کربلا و شام خواهر تو چها کشید
* * *
يوسف زینب تویی و يعقوب چشم به رات منم
تو می دونی برادرم عمريه مبتلات منم
چشمای من سو نداره، چون شده نذرِ گريههات
روضه بخون برام حسین قربون اشک روضه هات
- دوشنبه
- 20
- فروردین
- 1397
- ساعت
- 19:10
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه