غزل مناجات
با قاضیالحاجات
گناه کردهام وآمدم پشیمانم
به بارگاه حریمت، همیشهگریانم
توخواستیکه بهمن سوزدل عطا کردی
بهار دیدهی من ابری و تو بارانم
سحر رسید و به خواب گران فرو رفتم
خزان زده چو گلی، در میان گلدانم
اگر عزیز شدم من به پیش چشم همه
به پشت رحمت ستاری تو پنهانم
ستارهی غزل حافظ آمد و دیدم
از این ستاره رخشان، همیشه تابانم
جفا به یوسف اگر کردهام ولی هرشب
میان کلبه احزان، چو شمع سوزانم
گذشت عمر گران، توبهایی نکردم من
که مستحق دعاهای پیر کنعانم
به اسم و رسم اگر (مطلقم)ولی هیچم
میان کوزه پر از آب لیک عطشانم
- سه شنبه
- 1
- خرداد
- 1397
- ساعت
- 4:51
- نوشته شده توسط
- حاج مرتضی محمودپور
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه