مرتضی راحت ز غمها می شود
دردهای او مداوا میشود
با رخ گلگون و فرق غرق خون
در جنان مهمان زهرا میشود
جهانی بی سر و سامان شدامشب
روان حیدر سوی جانان شدامشب
بریزد اشک غم از دیده زینب
حسن نالان حسین گریان شدامشب
تمام عالم هستی غمین است
علی راهی سوی خلدبرین است
محبانش همه در سوز و ماتم
شب قتل امیرالمومنین است
چراغ مسجد کوفه خموش است
تمام شهر کوفه در خروش است
کنار خانه بی حیدر امشب
صدای ناله طفلان به گوش است
قسم بر چهره گلگون حیدر
به فرق و صورت در خون حیدر
به روی نیلی زهرای اطهر
تمام دین بود مرهون حیدر
- دوشنبه
- 14
- خرداد
- 1397
- ساعت
- 12:24
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه