آيه ها را يكى يكى خواندم
تا به صحنت رسيد اقبالم
شك ندارم خودت فرستادى
نيمه شب بازهم به دنبالم
-
يك دهاتى ميان گوهرشاد
زير لب يا رضا رضا دارد
گريه هايش چقدر ديدنى است
ظاهراً او فقط تورا دارد
-
شهره ى عالمى به آقايى
تو بزرگى و محترم هستى
همه ى عمر دلخوشيم بود اين
كه شما سايه ى سرم هستى
-
حرمت شعبه ى دوئ عرش است
پادشاهش تويى..تويى سلطان
هركه آمد گرفت مزدش را
خوش حسابى چقدر آقاجان...
-
هرچه اينجا سياه تر بهتر
زودتر رو سپيد برگردد
نه محال است زائرت يك بار
از حرم نا اميد برگردد...
- یکشنبه
- 31
- تیر
- 1397
- ساعت
- 20:48
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
آرمان صائمی
ارسال دیدگاه