داداش نذار من بی کس و تنها بمونم
تنها میون لشگر گرگا بمونم
تو که بری از بین ما می پاشه از هم لشگرم
چقد تنت کوچیک شده چی کار کنم وای کمرم
اشکای زهرا رو ببین خواهر تنها رو ببین
دور و بر حرم نامردا رو ببین
ای علمدارم باید برگردم
چاره ندارم باید برگردم
آه و واویلاه
بابا چرا تنها شدی عمو کجا رفت
معلومه از چشمات دیگه از پیش ما رفت
از وقتی که رفته عمو این خیمه ها ریخته به هم
کارم شده بابا فقط گریه کنار معجرم
تو خیمه ها آوارم و توی دلم غم دارم و
دادم به عمه باباجون گوشوارمو
من آب نمی خوام برگرد عمو جون
بی کسه بابام برگرد عمو جون
آه و واویلاه
- یکشنبه
- 11
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 20:19
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محسن طالبی پور
محمد