مِي خواره ايم و با مدد از ذكرِ يا حُسين
هستيم مَستْ ، تا اَبد از ذكرِ يا حُسين
رحمت به شير مادر هر كس كه مثل ما
دائم به فيض مي رسد از ذكرِ يا حُسين
اي دل بگير دامن او را به هـر ديار
اي لب بگو به هر بَـلَد از ذكرِ يا حُسين
آن جا كه در مـقام شـرف كم مي آورند
صدها دعاي مُـستـند از ذكرِ يا حُسين
بالله قـسم ذليل شود در تمـامِ عُـمر
هركس كه دست مي كِشد از ذكرِ يا حُسين
امضاي فاطمه بخورَد پايِ نامه اش
هر ذاكري كه دم زَنـَد از ذكرِ يا حُسين
اصلاً پِيِ شُــمارشِ فضلش مباش دل
چون مي شود خجل عدد از ذكرِ يا حُسين
از ذكـرِ عشق هـيچ نفهمـيده ، اي رفيق
پيري كه ساده بُگـذرد از ذكرِ يا حُسين
اين جمله را مـسيح هم اِقـرار مي كنـد...
(صد مُرده زنده مي شود از ذكرِ يا حُسين)
- چهارشنبه
- 14
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 10:33
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمد قاسمی
ارسال دیدگاه