مرثیه بعد از شهادت
حضرت زهرا ( س)
آثار فریاد
نور دلم رفتی چشمم تار مانده
هرشب علی برتربتت بیدار مانده
بیمار من آخر شفایت راگرفتی
تورفته ای اما دلم بیمار مانده
با رفتنت کوه مصیبت برسرم ریخت
جان علی در زیر این آوار مانده
قدر تو را نشناختند ،اما به گوشم
گلنغمة الجّار ثمّ الّدار مانده
داد مرا هنگام غسل تو در آورد
بر پیکرت زخمی که از مسمار مانده
در رفت وآمد از در این خانه دیدم
آثار فریاد تو بر دیوار مانده
فهمیدم از غمناله های زینب تو
با رفتنت این طفل از گفتار مانده
گفتی سخن از کربلا هنگام رفتن
آری قرار ما درآن گلزار مانده
می گفت با گریه«وفایی»کومزارت
برجان شیعه حسرت دیدار مانده
حاج سید هاشم وفایی
- پنج شنبه
- 15
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 14:1
- نوشته شده توسط
- سجاد
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه