• دوشنبه 3 دی 03


اشعار وداع با ماه محرم و صفر،(با دست خالی آمدم با دست خالی می روم)

6750
5

با دست خالی آمدم با دست خالی می روم

من به امید تو یا مولی الموالی می روم

 

روز اول کامدم تربت به کامم ریختند

با چه حالی آمدم من با چه حالی می روم

 

من که در دنیا ندیدم چهره ارباب را

سوی قبر خویش با شوق وصالی می روم

 

تا که من خدمتگذار روضه های زینبینم

در صراط حق من از سیر کمالی می روم

 

من که جا ماندم ز پرواز رفیقان شهید

سوی روضه تا بگیرم پرّ و بالی می روم

 

محضر ارباب را بهر تعالی طالبم

تا بگویم اَفرط بی سوء حالی می روم

 
شاعر:جواد حیدری
 

 

 

  • چهارشنبه
  • 1
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:10
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران