غزل مناجاتی
غرق سیئات
کمتراگر زخارم ،یاواسع المغفره
برتو امید وارم ،یا واسع المغفره
درمانده وفقیرم، درنفس خوداسیرم
بنگربه حال زارم ،یاواسع المغفره
درظلمت گناهان ،گردیده ام هراسان
شدتیره روزگارم، یاواسع المغفره
غفارهرذنوبی ، پوشنده ی عیوبی
آگه تویی زکارم،یاواسع المغفره
گربنده ای بدم من، شرمنده آمدم من
باجرم بي شمارم ،یاواسع المغفره
هم طاعتی ندارم ، هم فرصتی ندارم
چون ابر اشکبارم ،یاواسع المغفره
من غرق سیئاتم، تا ندهی نجاتم
اسیر این حصارم ،یاواسع المغفره
گرچه حیا نکردم ،برتو وفا نکردم
شرمنده ام زکارم ،یاواسع المغفره
غیرازتوکس ندارم، فریادرس ندارم
تویی امید ویارم ،یاواسع المغفره
شادان دل ازمحن کن ،رحمی به حال من کن
گرمستحق نارم ، یاواسع المغفره
رفته زدست ،صبرم، گریه کنم به قبرم
نالم به شام تارم، یاواسع المغفره
تا بردل «وفایی» ، بخشی تو روشنایی
شدهمه شب شعارم، یاواسع المغفره
#حاج_سید_هاشم_وفایی
- شنبه
- 17
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 10:30
- نوشته شده توسط
- سجاد
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه