• سه شنبه 15 آبان 03

 محمدرضا سروری

به قتلگاه بی سر -(به قتلگاه بی سر حسین شده پرپر امان ازاین بیداد ز بی کسی فریاد)

1369
1

به قتلگاه بی سر
به قتلگاه بی سر  حسین شده پرپر  امان ازاین بیداد  ز بی کسی فریاد
به دیده ی خواهر   بریده شد حنجر   امان از این بیداد  ز بی کسی فریاد
وحید و بی لشکر    مشبّکین پیکر    امان از این بیداد    ز بی کسی فریاد
غریب و بی یاور    به حال غم آور    امان از این بیداد   ز بی کسی فریاد
******
عزیز زهرا بود          شهید صحرا شد
انیس غمها بود          غریب و تنها شد

حسین زهرا  به دشت صحرا  به خون خود غلتید
چو تیغ مرحب  جلوی زینـب  گلوی او ببـرید
به زیر خنجر  نشانده حنجر  که آسمان لرزید
دو دل شکسته  دو یار خسته   کنار او نالید
 
چه غمگنانه  چه وحشیانه   سرش جدا کردند
درون گودال  نمـوده پامال  تنـش رها کردند
به آل احمـد  گل محمـد  بسی جفـا کردند
نه ترسی از دین  نه شاه آئین  نه از خدا کردند
به قتلگاه بی سر  حسین شده پرپر  امان ازاین بیداد  ز بی کسی فریاد
******
عزیز زهرا بود          شهید صحرا شد
انیس غمها بود          غریب و تنها شد

خمیده زینب  رسیده زینب  به نعش دلدارش
دلش شکسته  به حال خسته  گسسته افکارش
نموده خیره  به خاک تیره  دو چشم خونبارش
به سینه و سر  زنـد مکـرر  به ماتم یارش
 
سی و سه نیزه  به بوسه نیزه  به پیکرش بیند
چگونه خواهـر  کنـار بی سر  به غصه بنشیند
به جای مادر  ز نای و حنجر  چه بوسه ها چیند
نه صبر و تابی  نه قطـره آبی  که لخته برچیند
به قتلگاه بی سر  حسین شده پرپر  امان ازاین بیداد  ز بی کسی فریاد
******
عزیز زهرا بود          شهید صحرا شد
انیس غمها بود          غریب و تنها شد

کنــار بـابـا  نمـوده برپـا   یتیمه ها غمگین
بسـاط شیون  عـزا خریدن  به سـوز آهنگین
به سر بپاشَند  بدن خراشند  به ماتمی سنگین
سرشک ماتم  به اشکِ نم نم  به خون دل رنگین
 
رقیه گریان  سکینه نالان  چه وضـع غمباری
کِـه مـی توانـد  از او رهـانـد   زمینــة زاری
دو دیده ها خون  مثال مجنون  ز داغ بی یاری
از این جـدایی  ز بـی نـوایی  کننـد عزاداری
به قتلگاه بی سر  حسین شده پرپر  امان ازاین بیداد  ز بی کسی فریاد
******
عزیز زهرا بود          شهید صحرا شد
انیس غمها بود          غریب و تنها شد

خیام زهرا  به دشت و صحرا  بلا ستون مانده
نه مرد جنگی  به وقت تنگی  از آن قشون مانده
تن بـرادر  لهیـده پیکـر  به گود خـون مانده
سکینه هایش  غمینه هایش  اسیر دون مانده
 
شهیـد بی سر  بریده حنجـر  به دامن صحرا
غریـب و تشنه  به زیر دشنه  به جانـب دریا
به این عـزادار  به چشـم خونبار  عنایتی فرما
کِلکِ روان تر  طبع گران تر  به سروری بخشا
به قتلگاه بی سر  حسین شده پرپر  امان ازاین بیداد  ز بی کسی فریاد
******

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:4
  • نوشته شده توسط
  • سجاد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 3.85 MB
تعداد بازپخش 144
تاریخ بارگذاری یکشنبه 18 شهریور 1397 13:24

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران