سبک 6 ـ ذکر / زمزمه ـ رقیه(س)
جانم رقیه یا رقیه(3)
***
اشك دو چشمت همچو دریاست
ای دخترم حالت شبیه حالِ زهراست
عزیزم ـ حالِ زهراست
بر روی ماهت هاله پیداست
ای دختر زارم مگر قنفذ در اینجاست
عزیزم ـ قنفذ در اینجاست
داغ غریبی ات به قلبم خانه كرده دختر من(2)
گویا عدو با چنگ خود مو شانه كرده دختر من(2)
***
بابا نبودی در بیابان
یك شب من از ناقه زمین خوردم هراسان
ای وای ـ هراسان
آمد عدو سویم شتابان
زد با لگد محكم به پهلویم فراوان
ای وای ـ فراوان
با هر دو دست و تازیانه نیلی ام كرد ای پدر جان(2)
جای نوازش او نصیبم سیلی ام كرد ای پدر جان(2)
***
بنگر به من با چشم خسته
رأسم رقیه روی دامانت نشسته
عزیزم ـ نشسته
آیا كسی دست تو بسته
یا كه بگو ای مرغكم بالت شكسته
عزیزم ـ شکسته
چشمانِ تارت قلب من را غم نموده دختر من(2)
ای دخترم كی قامتت را خم نموده دختر من(2)
***
هر جا عدو دور و برم شد
با خنده اش زخمی به قلب مضطرم شد
ای وای ـ مضطرم شد
خون از جفا چشم ترم شد
بابا نبودی تو چه خاكی بر سرم شد
ای وای ـ بر سرم شد
با ناسزا بر تو مرا بیچاره كردند ای پدر جان(2)
این دشمنان گوشِ مرا هم پاره كردند ای پدرجان(2)
- یکشنبه
- 18
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 20:46
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه