• چهارشنبه 16 آبان 03

 اسماعیل تقوایی

یا رقیه بنت الحسین -(بیا تا دختر شامی بفهمد من پدر دارم )

921

یا رقیه بنت الحسین(س)

بیا تادختر شامی بفهمد من پدر دارم

بیا تا آید وبیند تورا بابا به بردارم


ترا در خواب دیدم شادمان بودم در آغوشت

شدم بیدار وگریان خاطراتت را بسر دارم



زبعد رفتنت خیری زاین دنیا ندیدم من

سه ساله هستم اما از جهان قصد سفر دارم



حواله شد مرا سیلی هرآن نام ترا بردم

دگر از بردن نام نکوی تو حذر دارم



اگر بینی مرا یادی کنی از مادرت زهرا

رخ نیلی، زشلاق عدو برخود اثر دارم



به مژگانم زنم جارو زمین کنج ویرانه

برای آب پاشی اشک از چشمان تر دارم



تسلای دل عمه سکوت خویش می خواهم

بود از دست من خارج، تلاش بی ثمر دارم



میسر می شود خاموشی ام با دیدن رویت

یتیمم، حسرت دیدار آن قرص قمر دارم



شود چشمان من از گریه همچون دیده یعقوب

بیا ای یوسف زهرا که بر راهت نظر دارم



شعر:اسماعیل تقوایی

  • سه شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 16:24
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران