غزل شهادت حضرت امام سجاد(ع)
از این همه نیرنگ تو فریاد عدو
هرگز تو نكردی دلِ من شاد عدو
یارب تو گواهی به مصیبتهایم
در كرب و بلا، زهر به من داد عدو
گلهای بنیهاشم و گلهای دگر
پرپر شده با دستِ تو صیاد عدو
در شام بلا بسكه جسارت كردی
سوزم ز جفای تو كنم یاد عدو
با این همه زجری كه به جانم دادی
هرگز نشود كاخِ تو آباد عدو
خوب است مرا كُشتی و از این لحظه
گردم ز غم و غصهات آزاد عدو
امّا تو بدان منتقمی هم داریم
او آید و گیرد ز تو بیداد عدو
- پنج شنبه
- 12
- مهر
- 1397
- ساعت
- 23:40
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه