ای که تویی حسین را نورعین
رقیه خاتونی وبنت الحسین
سه ساله ومعلم مکتبی
فروغ بخش دیدۀ زینبی
تورهرو عقیده وجهادی
تورهنمای راه اعتقادی
تو بهترین پدیدۀ مکتبی
حسین خو و زینبی مذهبی
به بحر عشق وعاشقی گوهری
سفینه النجات را لنگری
طینت تو پاکتر از گل بود
نور وجود تو توکل بود
بزرگ عالمی کجا کوچکی
باب حوائجی اگر کودکی
نورتوای شهیدۀ راه عشق
سر زده ازسپیدۀ راه عشق
به زخم جان ودل ما مرهمی
باب مراد همۀ عالمی
تورنگ وبو به زمزمه می دهی
که عطر وبوی فاطمه می دهی
سوخته جان ها زشرار غمت
جان همه فدای عمرکمت
گذشته درفراق شب های تو
ندیده کس خنده به لب های تو
سه ساله ای وپُر ز جوش وخروش
رنج چهل ساله کشیدی به دوش
چون توکسی داغ صبوری ندید
این همه رنج وداغ دوری ندید
نشد دلت لحظه ای ازغم بری
تاکه شدی به رنگ نیلوفری
هیچ کسی نگفت جرمت چه بود
که شد رخت زضرب سیلی کبود
به نُه فلک شرر زده شیونت
کبود شد زتازیانه تنت
شبی که ماندی عقب ازقافله
پای توشد زخار پر آبله
تو شعله بردیدۀ تر می زدی
نالۀ ای پدر پدر می زدی
تو دیده ای جمال نورانیش
تو دیده ای شکسته پیشانیش
توشسته ای به اشک غم نای او
تو داده ای بوسه به لب های او
به وصف تو ای گل مینو سرشت
عشق به روی برگ گل ها نوشت
کجا کسی به غیرتوجان خود
نثار کرده بهر مهمان خود
وفائیم ملول وخسته دلم
به یاد ناله ات شکسته دلم
- جمعه
- 20
- مهر
- 1397
- ساعت
- 13:27
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه