بر دردو غم شد اجل طبیبم
حتی در خانه ی خود غریبم
آه و واویلا
خواهرم زینب بیا در برم
گریه کن بر من جای مادرم
آه و واویلا
تنها نه از دشمن جفا دیدم
از آشنا هم طعنه بشنیدم
آه و واویلا
قاتل مادر بر روی منبر
ناسزا می داد بر من و حیدر
آه و واویلا
دیدم پیش چشمم ظالمانه
مادرم را زد قنفذ تازیانه
آه و واویلا
*****
شائق
- چهارشنبه
- 25
- مهر
- 1397
- ساعت
- 14:0
- نوشته شده توسط
- میرکمال
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه