گل ناز پـدر دل پریشان مکن
آمدم از سفر دیده گریان مکن
گلهـای اشکت دارد نشانم
لیلۀ القدر من با تو دارد صفا
محنت کشیدی از دشمنانم
کوچکِ مصحف کربلا
مرغ عشق منی که شکسته پرت
شرح هجران مگـو آمدم در برت
چون تـو خرابه شد آشیانم
آرام جانم
تو بگو «یا اَباَ» من نگاهت کنم
همرهــی بــا دل بیگناهت کنم
با گریه بردی تاب و توانم
آرام جانم
از غـم زینب و از اسارت بگو
از دل خسته و بیقرارت بگو
خوشنغمه داری ای همزبانم
آرام جانم
مسافران صفر - جعفر رسول زاده ( آشفته ).
منیع:سایت مدایح
- شنبه
- 4
- شهریور
- 1391
- ساعت
- 16:27
- نوشته شده توسط
- جواد
ارسال دیدگاه