فرزند آیت االله میرزا باقر زنجانی از پدرشان نقل کردند:
روز جمعه اي به منزل آقاي قاضی رفتم بعد از اتمام روضه چند نفري نشستند و مشغول صحبت شدیم، نزدیک زوال که شد آقاي قاضی فرمود: ببخشید، اگر اجازه بدهید من یک غسل جمعه اي بکنم؛ چون من ملتزم به انجام آن هستم.
و پس از آن بلند شد و در ايوان منزل عريان شده و لنگى به كمر بست و يك پارجه كوچك را كه در
حدوددو لیوان آب می گرفت پر از آب کرده در کنار خود گذاشت، سپس پارچه اي را داخل پارچ کرده و خیس نمود و با آن سر خود را مرطوب کرد پس ازآن صورت ،بعدبدن وبالاخره تمام بدن راخیس کردوسپس باحوله پاك نمود و لباسهایش را پوشیده و نزد ما آمد و نشست. ما که متعجبانه به ایشان نگاه می کردیم گفتیم:
آقاي قاضی! غسل شما این بود؟!قاضی فرمود: : بلی! این غسل سنت مستحب است که در آن نباید اسراف بشود ...
منبع
كتاب عطش
- پنج شنبه
- 3
- آبان
- 1397
- ساعت
- 13:3
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ارسال دیدگاه