عمریه که گداتم ، کربلات و ندیدم
مث کبوتر عمری ، به سوی تو پریدم
تو بخر این دلی رو ، که قیمتی نداره
دلی رو که یه عمره ، براتو بی قراره
هرشب تو هیئت از غم کربلا می میرم حسین
تا نبینم ضریح تو آروم نمی گیرم حسین
اگه قراره زنده باشم و زیارتت نیام
حداقل دعا بکن دق بکنم تو گریه هام
واسه نوکر تو زشته کربلا نرفته باشه
اون به هر دری می کوبه تا که حاجتش رواشه
کربلا قبله ی دلها
علقمه خونه ی ماهه
حق دارم آروم نمی شم
دل من تو قتلگاهه
فدای لطف و کرمت ،، بذار بیام تا حرمت
بارمو روی دوش ، تو می ذارم آقاجون
قسم به جون زینب ، دوستت دارم آقاجون
خودم میدونم هیچ وقت ، سر قولم نموندم
با گناهام همیشه ، دل تو رو شکوندم
محبتت توی دلم یه عشق مادرزادیه
خودم میدونم عشق تو از سرمم زیادیه
عمریه که به پرچمات دست توسل می زنم
کاشکی بشه پیروهن مشکیم آقاجون کفنم
لیاقت نداشتم آقا که یه شب بیام زیارت
الهی زودتر بمیرم بشی از دستم تو راحت
من کجا و عشق زینب
می دونم که رو سیاهم
همیشه جهل و جوونی
شده توجیه گناهم
فدای لطف و کرمت ،، بذار بیام تا حرمت
- جمعه
- 4
- آبان
- 1397
- ساعت
- 12:22
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
بهمن عظیمی
ارسال دیدگاه