• شنبه 8 اردیبهشت 03

 حسن ثابت جو

غزل ورود کاروان به شام -(مهدي فاطمه اي يار بيا گريه كنيم)

1727
3

غزل ورود کاروان به شام
مهدي فاطمه اي يار بيا گريه كنيم
با دلي خسته و خونبار بيا گريه كنيم
كاروان اسراء آمده در شام بلا
همه عالم شده بيمار بيا گريه كنيم
سر دروازه‌ي اين شهر نوشته است به خون
شهر مردان جفاكار بيا گريه كنيم
شاميان بد دهن و هلهله كن آمده‌اند
زينب آمد سر بازار بيا گريه كنيم
دامن كودك شامي سبدِ سنگ جفاست
بر يتيمان گرفتار بيا گريه كنيم
خاك و خاكستر و آتش لب بام آماده است
شام شد شام شب تار بيا گريه كنيم
سر و طشت و لب و دندان و مي و جام شراب
واي از آن بزم دل آزار بيا گريه كنيم

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 1:32
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران