سبک ۵ ـ ذکر / شور ـ حجاب
هر جا حجابِ رخ زینب تو بودی
یک خواهر و این همه مرد یهودی
درد عالم به دلم ـ پای رأست خجلم(۲)
خواهرت گشته حیرانت
پیش چشمانِ طفلانت
سرت از نیزه تا می افتد...
می شوم من پریشانت
جان خواهر به قربانت
زینبت از نوا می افتد ...
میر و مرادم حسین
برس به دادم حسین
میان نامحرمان
از پا فتادم حسین
قرار زینب حسین(۴)
با این که بی تو سر بازار شامم
من با سر تو ببین گرم نوایم
زینبت خون جگرست ـ خسته و در به درست(۲)
سنگ و خاکستر می بارد
بر دو چشمِ تر می بارد
پیش من دخترت می لرزد ...
طعنه ها می زند شامی
می دهد تا که دشنامی
نیزه همچون سرت می لرزد ...
ای مه نیزه نشین
دیده ببند و نبین
به مجلس جام و می
خواهر تو شد غمین
قرار زینب حسین(۴)
- سه شنبه
- 8
- آبان
- 1397
- ساعت
- 2:1
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه