سبک ۴ ـ ذکر / واحد سنگین ـ خسته
زینب آمد كربلا با حالِ خسته
شیشهی عمرِ دلِ زینب شكسته
روضه خوانی می کند با کاروانش
وای از حال غریب و ناتوانش
بین آن مقتل نشسته
دیده را بر خیمه بسته
رشته ی عمرش گسسته
یا حسین جان ـ یا حسین جان(۳)
زینب آمد بر مزار دلبرِ خود
خاك غم ریزد دمادم بر سرِ خود
گوید ای جانا ببین چشمِ ترِ من
در سفر ای گل چه آمد بر سرِ من
زجری از هجرت کشیدم
هر كجا تا میرسیدم
رأس تو بر نیزه دیدم
یا حسین جان ـ یا حسین جان(۳)
قافله هر سو به هر جایی روان شد
بر زمین افتاد و چون برگِ خزان شد
هر كجا با آه و ناله گریه كردند
جمله با یادِ سه ساله گریه كردند
كربلا شد در شراره
قلبشان شد پاره پاره
گشته عاشورا دوباره
یا حسین جان ـ یا حسین جان(۳)
- سه شنبه
- 8
- آبان
- 1397
- ساعت
- 2:46
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه