• دوشنبه 3 دی 03

 مرتضی محمودپور

ره توشه‌ی اربعین از کربلا

636

ره توشه‌ی
اربعین از کربلا

دل سودا زده‌ام از غم هجران مانده
دفتر عشق ببین در خط پایان مانده
اربعین رفت و خدایا همگی برگشتند
کربلا ماند و تنی بی سر و سامان مانده
اربعین رفت و ببین داغ غمم افزون شد
بهر لبهای ترک خورده و عطشان مانده
چقدر ضجه زدم در حرم اربابم
جسم من آمده و از تن من جان مانده
شب جمعه است کنون آمده زهرا ز جنان
سر عشاق هنوزم به گریبان مانده
روضه خوان زینب کبراست کنار گودال
همره مادر ششماهه‌ی  گریان مانده
نجمه از داغ غم قاسم خود ناله زنان
پشت‌این‌خیمه‌به‌سوگ ازغم‌باران مانده
علقمه،مشک و علم، دست جدا از سقا
هرطرف‌گوشه‌ای از دشت ز جانان مانده

  • پنج شنبه
  • 10
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 23:1
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران