سبک ۲ ـ ذکر / واحد ـ مادر
مادر نظري مادر آمدم مدينه
واي از دلِ من مادر واي از غمِ کینه
در کرب و بلا ماند
نورِ هر دو عينت
من آمدم امّا
جا مانده حسينت
حسين برادرِ من ـ غريبِ مادرِ من(۴)
من جسم برادر را سر بریده ديدم
يك بوسه ز رگهاي خون چکیده چيدم
وای از آن وداع و
واي از غمِ اين دل
روی سینه جایِ
چکمه های قاتل
حسين برادرِ من ـ غريبِ مادرِ من(۴)
بر جسم و تنم مانده آثار کبودی
وای از سفر شام و بازار يهودي
از بسکه جفا دیدم
مُردم از اسارت
من بودم و نامحرم
دشنام و جسارت
حسين برادرِ من ـ غريبِ مادرِ من(۴)
نه پرده نشين بودم نه پشتِ نقابي
گه كنج خرابه من گه بزمِ شرابي
از غصه خمیدم
اشک من روان بود
چون که ساربانم
خولی و سنان بود
حسين برادرِ من ـ غريبِ مادرِ من(۴)
- سه شنبه
- 15
- آبان
- 1397
- ساعت
- 0:1
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه