• دوشنبه 3 دی 03


چشم های تر -(گرفتم اشک بخواباند آتش جگرم را)

850

گرفتم اشک بخواباند آتش جگرم را
چسان مهار کنم سیل چشم های ترم را
چرا که دست زمان ثانیه به ثانیه دارد
تمام می کند امشب محرم و صفرم را
هنوز از غم ارباب آنچنان نشدم آب
که گم کنند همه بعد سوختن اثرم را
اگر بنا شد مزدی به دست من بگذاری
شریک ساز در این اجر، مادر و پدرم را
یکی به درب حسینیه آن یکی روی دیوار
و من گذاشته ام روی شال روضه سرم را
دو ماه هر شب و هر روز در حسینه جا داشت
کجا روان کنمش آه، قلب دربه درم را
مگر که گوشه ی باب الرضا پناه بگیرم
منی که باز به لب دارم آرزوی حرم را

  • پنج شنبه
  • 17
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 11:10
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران