امام رضا(ع) وقتی از خانه ی مأمون بیرون آمد از شدت زهر جفا دائم میان کوچه روی زمین می نشست و پا می شدند،بر زمین می خوردند.
این تنها جایی نبود که از اهل بیت یک نفر زمین می خورد،چند جای دیگر هم در تاریخ داریم.
یک مادری را می شناسم از خانه تا مسجد چند مرتبه زمین نشست و بلند شد.
یک آقایی را می شناسم که تا خبر جان دادن همسرش را شنید از مسجد تا خانه می دوید و زمین می نشست.
یک آقایی را می شناسم از خیمه گاه تا کنار بدن علی اکبرش می دوید و زمین می خورد.یک خواهری را می شناسم از خیمه تا گودال هی می دوید و زمین می خورد. از حرم تا قتلگه.
یک آقایی را می شناسم لحظه های آخر در یک قسمت کوتاه از شدت تیر و نیزه ها زمین خورد و بلند شد.
یک دختری را می شناسم نیمه شب تو بیابان ها زمین خورد بلند شد.
گلواژه های روضه
- پنج شنبه
- 17
- آبان
- 1397
- ساعت
- 19:28
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ارسال دیدگاه