دوباره جمعه شد،یاد تو هستم
خدا را شاکرم ، دل بر تو بستم
دوباره جمعه شد، چشم انتظارم
برای دیدن تو بیقرارم
دوباره جمعه شد،کردم هوایت
به گوش جان رسد ، شور و نوایت
دوباره جمعه شد،قلب شکسته
امیدم را به درگاه تو بسته
دوباره جمعه شد، یاد تو کردم
کجایی تا که من دورت بگردم
دوباره جمعه شد ، از هجر سوزم
درون سینه آتش بر فروزم
دوباره جمعه شد، یار غر یبم
بیا ای مونس و تنها طبیبم
دوباره جمعه شد ، تنها و خسته
به امّید وصال تو نشسته
دوباره جمعه شد ، کم شد توانم
کجایی یار خوب و مهر بانم
دوباره جمعه شد ، بنگر تو حالم
ز سوز داغ هجرانت بنالم
دوباره جمعه شد، من بی شکیبم
کجایی یار تنها و غربیم
دوباره جمعه شد جای تو خالی است
نگر اشکم ز هجران تو جاری است
دوباره جمعه شد، بر تو پناهم
بحق مادرت بنما نگاهم
دوباره جمعه شد،گربی بهایم
دعایم کن که محتاج دعایم
دوباره جمعه شد ای ماه کنعان
شدم از داغ هجران تو گریان
دوباره جمعه شد ،ای مه جبینم
ز سوز هجر رویت دلغمینم
دوباره جمعه شد ، اشکم نثارت
شود آیا نشینم در کنارت؟
دوباره جمعه شد، بر من دعا کن
بحقّ فاطمه دردم دوا کن
دوباره جمعه شد، هستم هوایی
دعا کن تا شوم کرب و بلایی
دوباره جمعه شد،در شور و شینم
بیاد جدّ مظلومت حسینم
دوباره جمعه شدای نور عینم
خدا داند که گریان حسینم
دوباره جمعه شد بنگر نوایم
بیاد سر جدای کربلایم
دوباره جمعه شد ،حساس هستم
بیاد غربت عبّاس هستم
دوباره جمعه شد،اشک دو دیده
بریزد یاد دستان بریده
دوباره جمعه شد،اشکم چکیده
به یاد جسم در خون آرمیده
دوباره جمعه شد ، جان بر لبم من
بیاد عمّه جانت زینبم من
دوباره جمعه شد،بنما دعایم
گدای روسیاه تو ((رضایم))
- جمعه
- 18
- آبان
- 1397
- ساعت
- 11:26
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه