مولای عالم بی کس و تنها و یار است
چشمان طفلانش چنان ابر بهار است
هیزم در این خانه جای لاله چیدید
در را نسوزانید زهرا داغدار است
اصلا نه اینکه فاطمه دخت رسول است
حرمت نگه دارید زهرا باردار است
فکر غریبی علی او را زمین زد
نامرد مردم مادر ما بی قرار است
دست علی را بسته اید ای بی حیاها
او فاتح بدر است و صاحب ذوالفقار است
اینجا میان کشمکش قنفذ جلو رفت
اما سر و کار حسین با نیزه دار است
*****
شائق
- یکشنبه
- 20
- آبان
- 1397
- ساعت
- 15:31
- نوشته شده توسط
- میرکمال
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه