غزل شهادت امام حسن عسکری(ع)
عاقبت خوردن این زهر اثرش پیدا شد
اثر زهر ز سوز جگرش پیدا شد
حجت بعد خودش از همگان پنهان بود
ناگهان در قدح چشم ترش پیدا شد
همه ماندند ز رخسار نبی مانندش
تا که آن پرده نشین دور و برش پیدا شد
تا صدا زد جگرم، آب، عطش، می سوزم
گریه از گوشه ی چشم پسرش پیدا شد
گفت لایوم، به یک باره ندا داد حسین
همه دیدند که خون بصرش پیدا شد
سامرا جور دگر بود، ولی کرب و بلا
پسری تشنه صدا زد پدرش پیدا شد
کاسه ی آب که بر آن لب و دندان می خورد
روضه شام و لب و چوب و سرش پیدا شد
- سه شنبه
- 22
- آبان
- 1397
- ساعت
- 19:3
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه