• جمعه 2 آذر 03


اشعار شهادت حضرت حر(ع)،(سد کرده ای از کینه چرا راه مرا حر؟!)

2160
1

سد کرده ای از کینه چرا راه مرا حر؟!

از جان من امروز چه می خواهی یا حر؟!

هر بار کسی آمد و پیکی ز بلا داشت

این بار چه آورده ای از معرکه، ها؟! حر!

 

در دست تو شمشیر نمی بینم انگار

بی اسب و سلاح آمده ای جانب ما، حر!

سردار نباید که فرود آید از اسب

افتاده مگر کار تو امروز به ما، حر!

من تشنه ترم از همه حتّی ز خورشید

تو سرخ شده چهره ات از شرم چرا، حر!

دنبال که ای؟ ما همه آنیم که بودیم

شاداب نمی بینم امروز تو را، حر!

تو آب شدی، آب وجودش همه دریاست

جاری شدی و روی به ما کردی تا حر!

دیر آمده ای، امّا شیر آمدی ای مرد

دیر آمده ای، زود بیا، زود بیا، حر!

دیر آمدی و شور جنون داری، این راه

این راه پر است از عطش و زخم و بلا، حر!

وسواس مبادا که به جان تو بیفتد

بسم الله، آن کوفه و این کرببلا، حر!

بسم الله بسم الله این جاده خون است

من غیرت بسم الله، من نقطه ی با، حر! 

 

شاعر:علی رضا قزوه

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:50
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران