چشم تو نوازشگر و مهرافروز است
در عمق نگاه تو غمی جان سوز است
یک روز به دست تو نگاهش را دوخت
«زیبایی چشم آهو» از آن روز است
در توس، امام آسمان سیر شماست
صد فوج فرشته زائرش غیر شماست
حیرت مکن از ضامن آهو بودن
او ضامن رستگاری و خیر شماست
در توس به جز زمزمۀ یاهو نیست
آیینه به غیر «لَیس اِلاّ هُو» نیست
تو ضامن آهویی و در سینۀ ما
یک دل که به بیگناهی آهو نیست
ای مهر تو دلنواز پیوستۀ ما
بگشا گره از کار فرو بستۀ ما
یک جلوۀ مهربانیات ما را بس
ای ضامن آهوی دل خستۀ ما
دستی به ضریح مهربانی زدهام
قفلی به لب از غم نهانی زدهام
خرسندم از این که چون کبوتر، با دوست
حرفی به زبان بیزبانی زدهام
غمها، نگران حس و حالم بودند
شفافتر از اشک زلالم بودند
حرف از «حرم و کبوتر و پرواز» است
ای کاش دو دست من دو بالم بودند
- جمعه
- 7
- دی
- 1397
- ساعت
- 15:20
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
استاد محمد جواد غفورزاده
ارسال دیدگاه