◾ایام شهادت یاس کبود
بهارم شد خزانی وای بر من
گلم شد ارغوانی وای بر من
گرفت در شعلههای آتش کین
مدال قهرمانی وای برمن
بصورت تا که در کوچه زمین خورد
خدایا یاس من از اینکینه پژمرد
زجا برخاست اما حاصلش رفت
ز یک ضربه گل ششماههاش مرد
بگو آتش چرا بر معجر افتاد
پر پروانه در خاکستر افتاد
گمان تیزی مسمار در بود
که بر سینه نشسته تا در افتاد
مگر زینب به پشت در چه دیده
که اینگونه از این غصه خمیده
بگو فضه سخن آخر چه رخ داد
که رنگ از روی طفلانم پریده
- یکشنبه
- 23
- دی
- 1397
- ساعت
- 1:1
- نوشته شده توسط
- م-مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه