او را خدا به وسعت عالم کشیده است
مهر و وفا و عشق مجسم کشیده است
او آمد و برای گدایی به درگهش
صدها قبیله حق همه حاتم کشیده است
زینب حسینِ اصل حسین اصلِ زینب است
اصلا خدا دو جلوه ی با هم کشیده است
گر سینه ی مرا بشِکافند بنگرند
نقشی ز هر دو بر روی قلبم کشیده است
مانند کعبه است در این چادرِ سیاه
چشمان او خدای چو زمزم کشیده است
گویی خدا به خلقتش از دیده اشک ریخت
او را شبیه گریه ی نم نم کشیده است
داغ پدر برادر و مادر به یکطرف
او را خدا برای محرم کشیده است
عمریست سیرِ سفره ی احسان زینبیم
شکر خدا که جمله گدایان زینبیم
- پنج شنبه
- 27
- دی
- 1397
- ساعت
- 10:54
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حسین رئوفی
ارسال دیدگاه