اگر در کوچه راهی تنگ دیدی
که آن را ارذلی بدخو بگیرد
وگر دیدی زنی را دلشکسته
که همچون شمع شب، سوسو بگیرد
و آن نامرد... بندد راه زن را
بخواهد حق او از او بگیرد
وگر از ترس دیدی کودکی را
کنار مادر از زانو بگیرد
وگر دیدی که آن زن خورد سیلی
و کودک روی بر هر سو بگیرد...
بدان آن کوچه ی تنگ مدینه ست
که روبَه ، شیر ، با آهو بگیرد
سوآلی میکنم از حجت الله
که حق از ظالمان نیکو بگیرد
رخ زهرا چو شد نیلی ز سیلی
علاج این بود با گیسو بگیرد ؟
نمیدانم چرا باید به خانه
زنی از همسر خود رو بگیرد ؟؟؟
- چهارشنبه
- 3
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 12:45
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
علیرضا امانی مجد
ارسال دیدگاه