شعرم به سمت یار مجدد کشیده شد
لکنت گرفتم و به زبان مد کشیده شد
دیدی شب فراق تو با قلب من چه کرد
این شب یقین که بیشتر از حد کشیده شد
وقت رسیدنم دو قدم هم زیادی است
حس می کنم که جاده مشهد کشیده شد
گنبده نما بده به تمام کبوتران
وقت نگه به گنبد تو قد کشیده شد
فو راه رفت بوسه زند بر مناره ها
اما دلش به جذبه ی گنبد کشیده شد
از بس به سمت گنبد تو خوانده ام نماز
گنبد پرستیم به زبان زد کشیده شد
میخواستم که عرض ارادت کنم همین
اما دلم به گوشه مرقد ی کشیده شد
من آمدم برای دل مست و عاشقم
این رفت ما به سه بار به آمد کشیده شد
- پنج شنبه
- 4
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 21:28
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محسن صرامی
ارسال دیدگاه