دنبال غم ديگر نمي گردم غم اينجاست
جا دارد از گريه بميرم ماتم اينجاست
خورشيد دارد ميرود شد آسمان سرخ
چيزي نماند از لاله اما شبنم اينجاست
از فاطمه مانده فقط يك سايه تنها
محض پرستاري زهرا مريم اينجاست
اشك علي را روي پهلويش كشيده
زهرا به ما فهمانده اصل مرهم اينجاست
سخت است ديگر زندگي در اين مدينه
آثار قتل فاطمه دست كم اينجاست
از سر مستور خدا در پرده گوئيد
احساس من اين است كه نامحرم اينجاست
- سه شنبه
- 9
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 20:16
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محسن صرامی
ارسال دیدگاه