◾فاطمیهیدوم
◾ایامشهادت حضرتزهرا(س)
افتادهام به خاک زنم دست و پاعلی
بهر نجات فاطمه یکدم بیا علی
جرممفقطحمایتازحرفمصطفاست
شد محسنم براه ولایت فدا علی
آتشگرفتهمعجرمن سوختپیکرم
بنما برای فاطمه برپا عزا علی
افتاده دست فاطمه بر روی شانهاش
حاجات دشمنان تو گشته روا علی
راه نفس به سینهی زهرات گم شده
بر فاطمه رسیده تمام بلا علی
یکسوحسینوزینبویکسومنوحسن
واویلتا ز غصهی کرببلا علی
چشم حسین و زینب من خیره شد به در
چون از تنم روان شده خون خدا علی
رخسار من کبود و حسن داد میزند
آید بگوش عالمیان این نوا علی
دربین کوچه تا کهغرورم شکسته شد
گشتم میان شهر به غم مبتلا علی
در خاک و خون فتادهام و بین آتشم
جرمم فقط حمایت از توست یا علی
من اولین فدایی راه ولایتم
بامحسنم که گشته فدای ولاعلی
حالا گریزِ روضهی کرببلا شده
ششماهه کودکی به دل خیمهها علی
وای از دل رباب وامان از دل حسین
عالم خراب گشته از این ماجرا علی
تیر سهشعبه آمد و حلق پسر درید
از حنجر بریده حسین تیر میکشید
- دوشنبه
- 15
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 8:49
- نوشته شده توسط
- م-مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه