ای کوهی از غم و درد
مادر به خانه برگرد
داغت چه با دلم کرد
مادر به خانه برگرد
مادر مادر ، همچون کبوتری ز لانه رفتی
بشکسته پر ز آشیانه رفتی
رفتی بگو چرا شبانه رفتی
ای وای مادرم 3
ای بغض در گلوبم
از دوریت چه گویم
بشکست ، شانه ی تو
بی شانه مانده مویم
مادر مادر ، پر سینه ام ز آه آتشین شد
بابا بدون تو خونه نشین شد
شب گریه ی حسینت این چنین شد
ای وای مادرم 3
هرشب حسن بنالد
دور از نگاه بابا
گویی به خواب بیند
کابوس کوچه ها را
مادر مادر ، دست حسن بوَد به جستجویت
گویی میان کوچه ها عدویت
سیلی زند هنوز هم به رویت
ای وای مادرم 3
- سه شنبه
- 16
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 10:0
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حسین رئوفی
ارسال دیدگاه